Donnerstag, Juni 08, 2006

گزارش از فرنکفورت


در این لحظه ها ست که آدم احساس خیلی زیبای دارد احساس زندگی کردن در اروپا. در جامعه ای که محور اصلی لذت انسان است هر کس می تواند از زندگی و زنده بودن خود لذت ببرد
چنان غروری به آدم روی می آورد، وقتی اینهمه زیبایی در هنر را می بیند، که انسان خالق آنست
در فرانکفورت از جمعه 3 جون تا 5 جون یک هنر نمایی تاریخی در سطح شهر برپا بود. این هنر نمایش بین فوتبال، انسان، نور و صدا و همآهنگی بین اینهابر گزار شد. اینکه بگویند همه چیز حول هوش فوتبال اما فوتبال تنها چیزی نیست که انسانها را روبرو و رودرو قرار می دهد بلکه موضوعات دیگری هم هست مثل سیاست که باید انسان ساز باشد
نام اش اسکای آرانا 2006بود
جمعا ششصدهزار نفر بازدید کننده داشت
پانصد عکس از گذشته فوتبال جهانی

گروهی که هر کدام قسمتی را بعهده داشت عبارتند از
فیلیپ شتولس کارگردان فیلم
تیتوس گئه اورگ کارگردان تاتر
پرویز میر علی سازنده موزیک
گونتر هکئر نورپرداز
مارتین ماریا شوارتس هنرو فرهنگ شناس
ماریا جو لافونتن از هنرمندان به نام در زمینه ساخت ویدئو

روی بام های هشت ساختمان پروژکتورهای پخش نور را گذاشته بودند
فضای صحنه نمایش به وسعت ده هزار متر مربع بود
چهل پرژکتور
هزار و ششصد متر بزرگی فیلم
این پروژه دو سال کار مداوم بوده
و بیش از سه میلیون یورو خرج آن بود

صحنه های بسیار زیبا و فراموش نشدنی ساخته بودند که انسان را در جای خود میخکوب می کرد واو به تماشای اینهمه عظمت ساخت انسان دعوت می کرد.
ابتدا همراه نور بر آسمان خراش های شهر صدای گوینده که نام کشورهای که در آنها بازی ها جام جهانی انجام شده بود را خواند از سال هزار و نهصد سی شروع بازهای جام جهانی تا به امروز.

به تعداد بازیگران که یازده نفر هستند هر عد را با یکی از احساسات انسان نام گذاشته بودند
شماره یازده خوشبختی
شماره ده لذت
شماره نه غم
شماره هشت امید
شماره هفت غرور
شماره شش دیوانگی
شماره پنج خوشحالی
شماره چهار پذیرفتن
شماره سه مقاومت
شماره دو شورو شهوت
شماره یک کوشش تا سر حد مرگ

بعد نمایش صحنه های بیاد ماندی بازیها جهانی با پخش صدای گویندگان زبان های مختلف که شور و هیجان وصف ناپذیر در خیابان ها براه انداخت
صدا نور و شور جمعیت با نمایش چهرهای جهانی و بیاد ماندی مثل بکن باور و پله و ... بالا گرفت

بعد کشورهای شرکت کننده به نام خوانده شدند و به زبان انگلیسی به آنها خوش آمد گفته شده
بعد موزیک جام جهانی بصورت زنده اجرا شد
دقایق آخر نمایش کوتاهی بود از آینده انسان، بچه های که صدای خنده و بازی آنها همراه با تصویر کودکان پخش می شد و شعری خوانده میشد که من تا آنجا که بیاد دارم می نویسم
تصویر چهره های سیاسی دنیا و بعد باز کودکان و صدای گفتگو هایی به زبان های مختلف
صدای آدم آهنی، زیر دریای، بچه ها، نمایش نقشه جغرافیای زمین، عکس از تاتر کودکان با ماسک های مختلف: میمون، خرگوش، گاو، گربه و بعد جوانان، صدای مداوم آژیر گویی هشدار میداد

گوینده: زمان یعنی حرکت
شما برای همیشه می توانید
منو را می بینی؟
من را می شنویی؟
سریع
گوش کنید
پارتی
آمده ای بخندی
حالا به اطراف نگاه کن
خنده
نور بساز
مرا ببوس
رقص
تو
تو
هی تو
من می خواهم بپرم
هی
هی
تو تو
هی تو
ماما
یک
دو
سه
چهار
میتوانی ببینی
عشق
زندگی
ما فقط با هم دوست هستیم
آزادی
آسمان آبی
آینده

همرا با موزیک بسیار زیبا و به زبان بین المللی انگلیسی جو بسیار زیبا و در عین حال اندیشناک ایجاد کرده بود
بعد هم گوینده بار دیگر گفت خیلی چیزها عوض شده ولی فوتبال همانطور هست
فوتبال یعنی یک دنیا یعنی یک بازی و او ما را به هم پیوند می دهد و به این خاطر از همه جا به اینجا آمده ایم

رقص نور بسیار هیجان انگیز همراه با اوج موزیک این نمایش عظیم را به پایان رساند
میتوانم بگویم هنر محض بود