DU bist Tot
Du bist Tot,
Der Tod weint schwarze Tränen.
Sie tropfen auf dein Herz.
Du fühlst nur roten Schmerz
Du hast mich verloren.
Der Tod weint schwarze Tränen.
Sie fallen auf dein Grab.
وب نوشته های فریده تهرانی
Du bist Tot,
Klaus ist kein Deutscher.
Klaus geht in Dalai Lama Seminar und lernt dort eine Deutsche kennen.
Klaus ist 57 Jahre alt geworden.
Klaus ist immer stolz auf sich selbst.
Klaus ist sehr froh, dass Ines Mountain Bike fahren kann.
Klaus Geburtstag war sehr schön.
Klaus hatte zu seinem Geburtstag eine Bauchtänzerin
zum Unterhalten da.
Klaus hat „Der Klien Prinz“ gelesen.
کلاوس یک آلمانی است.
کلاوس یک آلمانی نیست.
کلاوس پدربزرگش از فرانسه فرار کرد
کلاوس پدر بزرگش پناهنده آلمان شد.
کلاوس خیلی آلمانی است
کلاوس خیلی درد می کشه وقتی کسی آلمانی را با لهجه و غلط حرف بزند.
کلاوس خیلی بخصوص است.
کلاوس به سمینار بودایی می رود و در آنجا با زنی آشنا می شود.
کلاوس عاشق یک زن خارجی است
کلاوس ازدواج نکرده
کلاوس پنجاه و هفت ساله است.
کلاوس خیلی افتخار می کند.
کلاوس خیلی خوشحال است که خانم " ای نس " (موانت بیک) می داند.
کلاوس جشن تولد زیبای داشت
کلاوس در جشن تولدش یک رقصنده عربی دعوت کرده بود.
کلاوس شازده کوچلو را خوانده است.