Montag, August 27, 2007

سفر نامه من از بایرن














تخت پادشاهی بایرن بعد از فوت ماکسیم ملیام لودویک یک در سال هزار هشتصد و شصت و چهاربه پسرش لودویک دو که هجده ساله بود سپرده شده. لودویک دو هیچوقت ازدواج نکرد بادختری به نام صوفی از بایرن در سال هزار وهشصد و شصت هفت نامزد شد. صوفی خواهر الیزابت همسر پادشاه اطریش بود. لودویک مرتب تاریخ ازدواج را به عقب می انداخت. صوفی عاشق عکاس دربار شد و پنهانی با او ملاقات می کرد. پدر صوفی به لودویک فشار آورد تا این نامزدی را بهم بزند. بعد ها در دفتر خاطرات به جا مانده از لودویک مشخص شد که او هموسکسوئل بوده است.

دکترها او را مجنون شناختند و کفالت اوو هدایت کشور را به دایی او(لویتپولد) سپردند که چون خون پادشاهی نداشت.هرگز پادشاه خوانده نشد. ولی کشور را رهبری کرد. در سال هزار هشتصد و هشتاد شش . جسد لودویک را از دریاچه (شتارنبرگر) بیرون آوردند. لودویک رابطه دوستی نزدیک با واگنر داشت و بخشی از قصر را بنا به خواسته او به شکل اپرایی از واگنر ساختند که بسیار دیندی است.

چون از او فرزندی به جا نماند بساط پادشاهی از این کشور که بعد ها ایالتی ازایالات المان به حساب می آیید. به جمهوری فدرال آلمان تبدیل شدند.

از او قصری به یادگار مانده است که بسیار دیدنی است.

این منطقه که به محل قوها معروف است. پر از دریاچه های کوچک است که در آنها انواع پرندگان از جمله قو زندگی می کنند. بسیار طبعیت زیبای دارد و قصر آنقدر زیباست که آدم با وجودی که در درون آن قرار دارد فکر می کند عکس های افسانه ای را می بیند.

با دیدن این طبیعت و این قصرها و کلیساهای با شکوه من دو باره به ایران سفری داشتم. آیا الان هم در ایران هموسکسوئل ها مثل آن زمان آلمان در تعقیب هستند. بله در ایران این مردمان را بیمار می دانند. در حالیکه اینجا این آدمها به زندگی اشان ادامه می دهند و با هم ازدواج می کنند گرچه هنوز کلیسا این ازدواج را به رسمیت نمی خواند.

با مرگ پادشاه بی فرزند بساط پادشاهی برچیده می شود. آیا در ایران هم بساط پادشاهی برچیده شده. یا فقط اسامی عوض شده است و دوره پادشاهی به هشت سال رسیده است؟

عکسها را نگاه کنید و اگر روزی تنوانستید به آنجا بروید که بسیار دیدنی است.