Dienstag, Juni 13, 2006

چرا جمهوری اسلامی می داند چه می خواهد و اپوزیسیون نمیداند

از اول انقلاب، جمهوری اسلامی می دانست چه می خواهد و چگونه مردم را با خود همراه کند ولی اپوزیسیون نمی دانست چه می کند و هر چه کرد درجهت تضعیف خود شد
مثلا خشونت مجاهدین به هیچ جایی نرسید و خودآنها با ندانم کاری و با کمک جمهوری اسلام به ذباله دان تاریخ پرتاب شدند
چرااینهمه قتل و کشتار و سربه نیست شدن مخالفین هیچ تاثیری در روند قوی شدن جمهوری اسلامی نگذاشت؟ چرا اصلاح طلبی به جایی نرسید. چرا هر وقت صدایی از کسی در می آید، پیش از آنکه این صدایی شود در بطن خفه می شود؟ اعتصابات شرکت اتوبوسرانی، نا آرامی های تجزیه طلب ها و یا هواداران جمهوری فدرال، اعتراضات زنان به هر مناسبت، اعتصاب غذای اکبر کنجی و خیلی حرکت های مخالفت با جمهوری اسلامی به جایی نمی رسد؟
امروز وب های مختلف و روزنامه های داخلی و خارجی را خواندم. دیگر دلم می خواهد فریاد بزنم. خسته شدم. این روزنامه هاو وب لاگ های مخالف چه می خواهند بگویند. طوری با این مسئله حمله به زنان معترض به قوانین جمهوری برخورد می کنند که انگاری بار اول است که جمهوری اسلامی دست به خشونت می زند. حالا که زنان چماق به دست وارد شدند بجای تحلیل، پرسش و سعی در پاسخ به آنچه اتفاق می افتد، همگی در اینجای قضیه گیر کردند که چماق دار زن و یا پلیس زن وارد عمل شده. این ها دوست داشتن که این خانم ها بیاید و طرف زنان معترض را بگیرند و پلیس مرد را بزنند؟
بجای اینکه به حواشی پرداخت که آی باتوم زن پلیس درد دارد و این بار وحشیانه تر بود و وای و وای کردن. باید به واقع نگاه کرد و دید دارد چه اتفاقی می افتد؟ کجای کار خراب است؟ انیها به حساب کی و چی چیزی را شروع می کنند که به شکست و سرکوب می رسد. چرا وقتی شکست می خورند به سراغ مردم می روند و درخواست کمک می کنند؟
چمهوری اسلامی چگونه توانست مردم را یکپارچه کند و از زبان آنها بکشد که اتم حق مسلم ماست. قبل از آنکه وارد این کارزار شود زمینه سازی خود را کرده بود و حتی از اپوزیسیون هم بله را گرفت و وارد گود شد
اما هر کدام از این حرکات مخالفین بی هیچ گونه دور اندیشی اتفاق می افتد و بعدش هم چند روزی ازش حرف زده می شود و فراموش می شود
آیا مخالفین جمهوری اسلامی منتظره یک معجزه هستند که بایک حرکت مثل همین تجمع( بقول اپوزیسیون هزار نفر و به قول نشریات دولتی صد نفر) زنان معترض به یک باره با مسالمت برگزار شود؟ سئوال شده بود که وقتی با حمله نیروهای انتظامی بدون هیچ تاثیری پراکنده شدند چه باید بکنند. یا اینکه منتظر معجزه بودند که این تظاهرات تبدل به میلیونی شود و هیچ پلیسی نتواند آنرا بهم بزند؟ چرا به حساب دیگران عده ای را وارد میدان می کنید. چرا الان کسی خودش را مسئول نمی داند و به این زنان دستگیر شده کمک نمی کند. چرا خانم عبادی در شب بیست و دو خرداد حمایت خود را پس می گیرد. خانم عبادی که از طرف همین اپوزیسیون محکوم به همدستی با جمهوری است و خیلی ها معترض هستند که ایشان نباید جایزه می گرفت و باید عمه و یا خاله خودشان این جایزه را می برندند. چرا خانم فرح پهلوی بدون آنکه اعتقادی به این نوع مسائل داشته باشد اعلام حمایت می کند. و چرا کسی به روزنامه بازتاب نمی گوید این جرم نیست که یک شخصی بیاید و از اعتراض زنان حمایت کند باید این زنان را با باتوم و گاز اشک آور پذیرایی کرد چون فلان شخص از نظر آنها ناصالح نباید از این زنان حمایت کند و جمهوری باید اول تایید کند که این اعتراضات اول باید شخص صالحی از آن طرفداری کند. اپوزیسیونی که هنوز می گوید ما نا توانیم و دست های بیگانه در قدرت هستند و از جمهوری دفاع می کنندو هر وقت آنها حمایت از جمهوری را رها کنند حتمن نظام پادشاهی می آید و این بار شاه عادل همه چیز را راست و ریس می کند. به راستی در این آشفته بازار کی پاسخ گو است
دیگر این نوع برخورد ها دارد ارزش خود را از دست می دهد و گوش همهگی پر می شود. که خوب چی اعتراض به چی و کی؟ و دیگران با این جریانات فاصله بگیرند و بیشتر به لاک خود فرو رند. کدام اپوزیسیون خود را مسئول می داند و فکر شده وارد عمل می شود و با هر حرکت یک نقطه مثبی در جهت مخالفت بدست می آورد